جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه تصنیف ساز: (تعداد کل: 1)
تصنیف ساز
[تَ] (نف مرکب) کارسرای. حراره گوی. وشاح. زاجل. زجال. مُوَشِّح. (یادداشت مرحوم دهخدا). سازندهء سرود و تصنیف. که تصنیف و نواهای موسیقی سازد:
تو شاعر نیستی تصنیف سازی.
ایرج میرزا.
و رجوع به تصنیف شود.
تو شاعر نیستی تصنیف سازی.
ایرج میرزا.
و رجوع به تصنیف شود.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.